هوشنگ طاهري

... ترديد نمي‌توان داشت كه اين‌گونه مشابهت‌هاي عيني، تفاوت‌هاي ذهني و عميقي با آثار سوررئاليستي غربي دارد، چرا كه آثار سوررئاليستي درّودي از عرفاني شرقي سرچشمه مي‌گيرد كه نور و سكوت ابهام‌انگيز، بر همة عناصر سازندة يك اثر تأثير مي‌گذارد. سكوت و نوري كه همه چيز را در خود مستحيل مي‌كند و فضاي تابلو را تبلوري شعرگونه مي‌بخشد. بدين‌گونه دو ديدگاه و جهان‌بيني گونه‌گون در هيئت ظاهري، نمايي همگون پيدا مي‌كنند.

... فرم‌ها بي‌آنكه در حالت بي‌وزني خود به تجريد كامل گراييده باشند، در سرحد ممكن‌ها و ناممكن‌ها قرار گرفته‌اند. موج خروشان «نور» كه سياهي‌ها را مي‌زدايد و با قلم‌هاي پهن در رنگ شيري تصوير شده، از بي‌نهايت به جنبش درآمده تا مرز واقعيت عيني نزديك شده است و عنصر «زمان» در جلوه‌گاه ابدي خويش همه چيز را در خود مستحيل كرده و جاودانگي يافته است.

او با تكنيك شگفت خود، آن چنان ابعاد زمان و مكان را در قالبي روياانگيز به تصوير مي‌كشد. شايد چندان كه بيمورد نباشد اگر ما او را تصويرگر ژرف‌انديش لحظه‌هاي اثيري بناميم.

هوشنگ طاهری

خرداد ماه 1352